خاطرات تنها

فقط برای اینکه مغزمو یه جایی خالی کنم....

خاطرات تنها

فقط برای اینکه مغزمو یه جایی خالی کنم....

ساعت ۳ و نیم

کاشکی می فهمیدی که وقتی می شینم تا ۴ صب تنهایی

چقدر از تنهاییم لذت می برم

و چقدر تنم می لرزه وقتی یهو بیدار میشی و میگی سعیده 

자살

دلم چاسار میخواد

خیلی وقته

این توری توی جارو هم امروز تشدیدش کرده

واقعا چرا نمیشه چاسار کنم؟  

یادت باشه ها

دیروز فهمیدم کات نشده و هنوز هست

واقعا اون همه قسمی که به جون من خوردی ارزششُ داشت؟

توبه ی گرگ  مرگه



مرسی از a poem a day و where star land که از افسردگی رو به مرگ نجاتم دادن

دعای کمیل

نمیدونم چرا ولی همین الان که حسن آقا  دارن خونه ی مامان اینا  دعای کمیل می خونن براش و همه دارن گریه می کنن دلم خواست پست بذارم